بسم رب الزینب
همه رفتند و منِ بی سر و پا جا ماندم
باز از قافله ی شاه شهید کربلا وا ماندم
یــک سـال گذشت و اربعین رسید و من
در بـرزخ اعمال سـیاهِ خویش تنها ماندم
برای من روسیاه هم خیلی دعا کنید.........
ساجد
هر که مست است مست روی علی ست
هر چه مستی ست از سبـوی علی است
تاک را کاشت با دو دست خـودش
باده یک قطره از وضوی علی ست
ای که پرسیدی آمدم ز کجا؟
بر تنت گرد و خاک کوی علی ست
هر کسی اصل خـویش را جوید
به یقین گرم جستجوی علی ست
از علی آمده ست هر چه که هست
بازگشت همه به سوی علی ست
آنچه تنزیل بـر محمّد شد
با خدا شرح گفتگوی علی ست
معنـی اینمــا تـولوا... چیست؟
هر طرف رو کنید روی علی ست
او خدا نیست نه! خدا او نیست
که خدا هم در آرزوی علی ست
هو علی هو علی علی هو هو
دو جهان غرق های و هوی علی ست
***جلیل صفربیگی***
التماس دعا
اكرم اماني
عطر عطش (آثار منتخب سومين جايزه ادبي داستان لوح)

- عطر عطش (آثار منتخب سومين جايزه ادبي داستان لوح)
- به کوشش سارا عرفاني
- انتشارات سورهي مهر، چاپ اول 1390
- شابک: 4- 139- 175- 600- 978
- قيمت: 2700 تومان
آثار منتخب سومين جايزه ادبي داستان لوح با نام «عطر عطش» به کوشش سارا عرفاني تهيه و تنظيم يافته است. اين مجموعه شامل 83 داستان کوتاه دربارهي عاشورا با عناويني همچون؛ عباس بچهها، عروسک غمگين، روشنايي، بلندي، سقا، قرباني، برترين شب عالم، مويه بر غربت، حسرت، کابوس مرگ، بهترين روضه، اهالي کوفه، دوباره عاشورا، يا حسين، رهايي، شهامت، زهير، براي تعزيه، عصر عاشورا، چرخهاي برهنه، روشنايي شب، مثل مولام عباس (ع) و . . . ميباشد.
برخي از نويسندگان اين داستانها عبارتند از: مريم کمالي نژاد، محمد مبيني، شيرين اسحاقي، معصومه کلانکي، زهرا طراوتي، علي قلي پور، احمد ايزدي، مريم سليماني، محمد رزاقي، مهدي قزلي، مقداد همتي، سيده گلزار رضوي، علي رجبي، نيلوفر مالک، ريحانه صبوري، فرشته اميري، سجاد ساجدي فر، مصطفي دولو، عطيه رحماني و . . .
داستان «عباس بچهها» نوشتهي مريم کمالي نژاد رتبهي اول اشکوارهي داستانهاي کوتاه کوتاه عاشورايي را به خود اختصاص داده است:
«به دستهايش که رسيد مداد رنگي را محکمتر فشار داد و زير لب گفت: ديگه هيشکي هيشکي نميتونه دستات رو بِبُره . . . »
محمد مبيني نيز با داستان «بلندي» رتبهي دوم اشکوارهي داستانهاي کوتاه کوتاه عاشورايي را به خود اختصاص داده است:
«من از اين بالا همه جا را ميبينم. من از اينجا همهي آدمها و اسبها را ميبينم. چقدر آدم! . . . چقدر اسب! . . . من از اين بالا حتي رودخانهاي ميبينم. چقدر آب! کاش کسي جرعهاي آب به من بدهد . . . تاکنون پدر مرا روي دست هايش بلند نکرده بود؛ نميدانم اکنون چرا اين کار را کرده . . . من از اين بالا کسي را ميبينم که تيري سه شعبه به کمان گذاشته و به سوي ما نشانه رفته است. من . . . »
اما رتبهي سوم اشکوارهي داستانهاي کوتاه کوتاه عاشورايي را شرين اسحاقي با داستان سقا به خود اختصاص داده است:
«دخترک از ميان جمعيتي که گريه کنان شاهد اجراي تعزيهاند، رد ميشود. عروسک و قمقمهاش را محکم بغل مي گيرد. شمر با هيبتي خشن، همان طور که دور امام حسين ميچرخد و نعره ميزند، از گوشهي چشم، دخترک را مي يابد. او با قدمهاي کوچکش از پلههاي سکوي تعزيه بالا ميرود. از کنار شمر ميگذرد، مقابل امام حسين ميايستد و به لبهاي سفيد شدهاش زل ميزند. قمقمه را که آب تويش قلپ و قلپ صدا ميدهد، مقابل او ميگيرد. شمشير از دست شمر ميافتد و رجز خوانياش قطع ميشود. دخترک ميگويد: «بخور، مالِ تو آوردم» و برميگردد . . . .»
حسرت؛ ابراهيم باقري حميد آبادي
«دشمن دور تا دور او حلقه زده بود. خودش را از روي زمين کند. دستانش، چند قدم آن طرفتر در نگاه آب، بال بال ميزدند. به سختي نگاهي به خيمهها انداخت، رويش را برگرداند. نيم نگاهي هم به فرات کرد: اگر به سمت خيمهها بروم، آب ندارم. اگر به سمت فرات، دست . . .»
آزادمرد؛ سيده گلزار رضوي
«به سپاه مقابل نزديک ميشد. پاي پوش از پاي درآورد و بر گردن آويخت، نه به اسارت، که به آزادگي ميرسيد.»
اميد؛ احمد ايزدي
«تير را رها ميکني به اميد شکافتن زره سخت. تير سه شعبه چه ميداند گلوي شش ماهه به راحتي شکافتن هوا مي شکافد!»
بهترين روضه؛ مصطفي دولو
«شب عاشورا، هيچ مجلس روضهاي نرفت. کنار گهواره نوزادش نشست، تا صبح به او زل زد و اشک ريخت.»
بقيهي داستانها نيز محتواي عاشورا و فاجعهي کربلا را دارد.
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد
ادامه مطلب و چند شعر کوتاه....

چشم در تاثیر زیبایی از ابرو كمتر است
مستی ابروی یار از گیسوی او كمتر است
اصل زیبایی ست این كه پلك در بالای چشم
شك كند در صحن از امثال جارو كمتر است
یا به وقت بی خودی زائر به دور مرقدت
حس كند كه از خودش هشتاد كیلو كمتر است
بارها در تنگ آغوش ضریحت دیده ام
فاصله بین من و روح من از مو كمتر است
با حساب دنیوی در این حرم سر خم نكن
چون بهای چار زانو از دو زانو كمتر است
بس كه با نیت نخوردی زود باور می كنی
آب سقاخانه از یك مشت دارو كمتر است
از خودت بگذر به ترفندی كه در این بارگاه
عارف بالله هم گاهی از آهو كمتر است
ولادت امام رضا(ع) برهمه عاشقانش مبارکباد.
خادم الحسین سجاد ساجدی
(میرزا)
ملاباسم کربلایی در لبیک به حکم مراجع عراق علیه داعش دست به اسلحه شد.

سایت مشرق نوشت: اخبار رسیده از کشور عراق حاکی از آن است که «ملا باسم کربلایی» مداح سرشناس اهل بیت علیه السلام به فتوا و توصیه مراجع عظام تقلید لبیک گفته و برای مبارزه با گروهک تروریستی «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به "داعش"، راهی عراق شد.
گفتنی است، همان طور که در تصویر نیز مشاهده می شود، «ملا باسم کربلایی» علاوه بر اینکه یونیفرم نظامی عراق را بر تن کرده، در کنار نیروهای ارتش عراق سلاح حمل کرده است.




ای نازنین صنم بر ما یک زمان بیا
آرام ما گرفته ای آرام جان بیا
رنجیده ای که رنجه کنی قلب عاشقان
یک دفعه پرسش دل بیچارگان بیا
قد خمیده ام بنگر چون کمان شده
امشب بخاطر من بی خانمان بیا
شاهان ایادت فقرا میروند و بس
ای پادشاه کلبه ی آوارگان بیا
خلقی روند پرسش احوال یک مریض
بهر ثواب بر سر این ناتوان بیا
روشن کن آشیانه ی ساجد زنور خویش
ای ماه من زتیره شب آسمان بیا
تعجیل در فرج مولا امام زمان (عج) صلوات.

اسرار خدائی را شد نام علی با عث
باقی و فنائی را شد نام علی باعث
چرخ و فلک و گردون این گنبد مینائی
هر خلقت و هر جائی شد نام علی باعث
هر ذره معلق زد در کنج هوا دیدی
مهرومه هم ماهی شد نام علی باعث
هم عیسی و هم موسی هم آدم هم هوا
معراج تمامی را شد نام علی باعث
آتش چو گلستان شد بر روی خلیل الله
جبریل شدش بانی شد نام علی باعث
این زهره و این مریخ،لوح و قلم، کرسی
روز و شب فانی را شد نام علی باعث
از عشق علی الکن گردیده زبان ساجد
هر نطق و بیانی را شد نام علی باعث
ولادت مولا امیر المومنین(ع) بر تمامی عاشقان امیر المومنین(ع)مبارک باد

شهید «سیدمصطفی میرنعمتی» در شب 31 فروردین 93 از گردان امام علی(ع) ناحیه مقاومت بسیج ابوذر برای انجام مأموریت مبارزه با توزیعکنندگان مواد مخدر به محله دولتخواه (منطقه 19 تهران) اعزام شد و بعد از ساعتی پیکر وی در حالی که از ناحیه سر به شدت آسیب دیده بود، در محله دولتخواه یافت میشود.
شهادت این عزیز را خدمت همه بسیجیان و خانواده محترمشان و فرزند ۸ماهه این عزیز تسلیت عرض میکنیم.
وهمچنین به دوست و هم رزم عزیزمان بسیجی گرانقدر جناب آقای احمد محمودی تسلیت عرض مینمائیم.
باشد که ما هم به خیل عاشقان خدا بپیوندیم.یاحسین
| مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.

